ساعتهای زنانه تاریخچهای جذاب دارند.
همه نمیدانند که اولین ساعت مچی در جهان بخشی از این دسته بود.
در طول قرن بیستم، ساعت sveston طلایی اوج محبوبیت را دیدند.
ساعتهایی که به عموم زنان اختصاص داده شده بود، چند برابر شدند، رنگ، شکل، مواد را تغییر دادند، بدون اینکه هرگز ویژگی متمایز، ظرافت و ظرافت خود را که باید مشخصه هر زن باشد، از دست بدهند.
ساعت های زنانه با ترکیب ماهیت یک ساعت با جواهر مشخص می شود و در نتیجه هم یک شی مورد استفاده روزانه و هم یک زیور زنانه است.
آیا امروزه هنوز منطقی است که در مورد ساعت های زنانه به عنوان یک مقوله متمایز صحبت کنیم؟
ساعت های زنانه چگونه به دنیا می آیند؟
اولین ساعت مچی جهان برای یک زن ساخته شده است.
ما در سال 1810 هستیم.
کارولینا مورات، خواهر ناپلئون بناپارت و همسر جواکینو مورات، بر ناپل سلطنت میکند.
ملکه عاشق تولید ساعت Breguet بود و به مخترع باهوش دستور داد تا ساعتی بسازد که همیشه میتوان آن را روی شخص گذاشت. Breguet انتظارات را برآورده کرد و اولین ساعت مچی جهان را ساخت که به عوارضی مانند فازهای ماه، تکرارکننده و حتی دماسنج مجهز شده است.
بنابراین، ساعتهای زنانه، مانند ساعتهای مردانه، از اکتشافات فنی بهره میبرند که به همه اجازه میدهد با خیال راحت ساعتی را روی مچ خود ببندند.
ساعتهای زنانه به یک منظره رایج در مچ دست خانمها تبدیل میشود، بهویژه پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که رونق گسترده این امکان را فراهم میآورد که آنها را توسط بخشهای بزرگی از مردم خریداری کنند.
تخیل ساعت سازان هیچ حد و مرزی نمی شناسد.
عجیب ترین و عجیب ترین مدل ها ساخته می شوند، مانند Jaeger-LeCoultre Duoplan از دهه 1950.
امروزه، اگرچه اکثر خانهها ساعتهای مخصوص زنان را در کاتالوگ خود دارند، اما اغلب این سوال پیش میآید که آیا این نوع ساعت هنوز منطقی است؟
به هر حال، از دهه 1980، نقشها مبهم شده است.
زنان شروع به استفاده از ساعتهای بزرگتر روی مچ دست خود کردهاند که باعث نوعی مسابقه رو به بالا از سوی تولیدکنندگان شده است. هر چه زنان ساعتهای مردانه قبلی را بیشتر بپوشند، خانهها قطر خطوط مردانه را بیشتر میکنند تا ساعتهای او را از ساعتهای او متمایز کنند.